دکتر علي شريعتي : خداوندا من با تما م کوچکیم یک چیز از تو بیشتر دارم و آن هم خدای است که من دارم و تو نداری

دکتر علي شريعتي : خـدایا تـو چگونه زیـسـتـن را به مـن بـیاموز مـن خـود چگونه مُـردن را خـواهـم آموخـت

ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم, کمی با کفش های او راه بروم دکتر علي شريعتي

اگر در صحنه حق و باطل نیستی، اگر شاهد عصر خودت و شهید حق بر باطل نیستی، هر جا كه میخواهی باش. چه به شراب نشسته و چه به نماز ایستاده. هر دو یكیست « دکتر علی شریعتی »

دکتر علي شريعتي : در عجبم از مردمي که خود زير شلاق ظلم و ستم زندگي مي کنند، و بر حسيني مي گريند که آزادانه زيست و آزادانه مرد

و ناگهان ديدم در کنار فرعون ها و قارون ها که به بردگيمان

مي خريدند و به بيگاريمان مي کشيدند، ديگراني نيز به نام

جانشينان پيامبران سرکشيدند، روحانيان رسمي. « دکتر علی شریعتی

ترجیح می دهم با کفش هایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم

تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم « دکتر علی شریعتی

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: